از پارسال مامانم يه كار ابتكارى و خيلى قشنگى را شروع كرد : شهريور سال گذشته دومين سالى ميشد كه دردونه روز تولدش را خارج از ايران و دور اون بود ، مامانم هم روز تولدش كيكى و شمعى و دور همى به رسم هر سال و عكس و خلاصه نيمچه جشن تولدى براش گرفت ؛ بعد يادش افتاد كه من هم الان چند سالى هست كه روز تولدم كنارش نيستم !! اين بود كه امسال براى من هم جشن تولد گرفت ، مال من اما نسخه جديد بود و و و بهينه شده ! كيكى و شمعى و جمعى و البته صدا و تصوير !!!
همه جلوى دوربين جمع شده بودن از اونور و منم از اينور !!! اونا برام آهنگ تولد ميخوندن و من در پوست نميگنجيدم از شوق !!! يعنى در پوست نگنجيدن را با همه وجودم حس كردم ،
يجورايى زيباترين تولدى بود كه داشتم .
يجورايى با احساس ترين مادر دنيا را دارم .
این فیلتر شکن لامصبمان این روزها خیلی عذابمان می دهد
اینقدر سرعت لاک پشتی اینترنتمان را لاک پشتی تر می کند که عطایش را به لقایش بخشیدیم
با این مورد جدید هم که علی ایحال وارد دنیای منافی عفت وردپرس شده ایم قادر به لایک نمودن نیستیم
این شد که گفتیم مکتوب به عرضتان برسانیم!
ممنون عديزم يه روزى شايد بتونى نوبل استقامت بگيرى…